تسلیت قلب صبورم......

روزنوشت های من

تسلیت قلب صبورم......

روزنوشت های من

روزای بیکاری

پنج شنبه ۲۹خرداد

امروز ساعت ده صبح  رفتیم اصفهان،

مامان و بابا را گذاشتیم خونه حسن آقا ومنارسوندخونه سمیه وخودش رفت خونشون،،،،تا ظهر همه کادوها را گذاشتیم تو سبد خیلی قشنگ شد  ساعت پنج حمید اومد دنبالم و رفتیم خونه حسن آقا تقریبا یه نیم ساعتی اونجا بودیم تاعلی اومد و رفتیم خونه حمید  خیلی خوش گذشت به جز معصومه همه بودن  شب خیلی خوبی بود واز کادوها راضی بودن خدا راشکر همه چی خوب برگذار شد کنار کادو ها عکس هم گرفتیم،،،،، آخر شب چون علی شیفت بود با حمید برگشتیم خونه،،،،

نظرات 2 + ارسال نظر
علی دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 09:50 ب.ظ http://ploton.blogsky.com

سلام،ساراجان وبلاگ خوشگلی داری من یکی ازمنتظران حضرت مهدی(ع)هستم برای سلامتی آقاامام زمان صلوات
وقت کردی به وبلاگ من هم سربزن متشکرم

میرزاتومان خان دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 09:52 ب.ظ

اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــقــــــــــــــــــــــــــد
رووووووووووووووووووووووووووووووووووووووز
بــــــــــــــــــیکارییییییییییییییییییییییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد