روزای بیکاری

امروز رفتم اداره کار بعداز دوهفته تازه خانم میگه چون بیمه ات خوراسکان رد شده بایدپرونده ات راببری اداره کار اصفهان گفت اگه بخوادمیتونه همون موقع کارتا انجام بده وپرونده  را بده برگردونی ولی من اصلا اون مسیر را بلدنیستم حمید هم که از اول اشتباه بود روش حساب کنم صدبارگفت تا بخوای میام حالا امروزمیگه تاببینم چی میشه حالا خودت برو همش همینطوره منکه از اولشم میدونستم الکی میگه اگه علی بتونه مناببره خوب میشه.  

یک هفته اس که دیگه سرکارنمیرم وخونه ام.خیلی حوصله ام سررفته ولی از کارخیالم راحته.دیروز مودم خریدم والان با تبلتم پست میذارم.امشب شب ارزوهاست امیدوارم همه به تموم ارزوهاشون برسن وسلامت باشن.۲روزه که باحمید یکم قهرشدیم خیلی دلتنگشم ولی اون برای من وقت نداره همه چیز وهمه کس براش تو اولویته.خوب منم تحمل میکنم هروقت کاری نداشت حتما خودش زنگ میزنه خیلی ازاینکه ازدواجمون عقب افتاد ناراحتم واسترس دارم امیدوارم ایندفعه مشکلی پیش نیاد به امیدخدا.

خدای مهربونم ازت میخوام کمکم کنی همه چیز به خوبی انجام بشه.خدایاازت میخوام به حمیدکمک کنی که کاراش باموفقیت انجام بشه وهیچ مشکلی براش پیش نیادوخودش وخانوادش همیشه سلامت باشن.

سه شنبه نتیجه اداره کارمیادامیدوارم مشکلی نداشته باشه.

خداجونم بخاطرهمه چیزخیلی ممنونم

تو که نیستی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.