تسلیت قلب صبورم......

روزنوشت های من

تسلیت قلب صبورم......

روزنوشت های من

توکه نیستی.....


اینروزاحمیدخیلی سرش شلوغه کمتر تلفنای منا جواب میده.خودشم زیاد پیداش نیست.من نمیتونم بفهمم درطول روز یک مسیج چقد ازش وقت میگیره.ازاینکه سرش شلوغه متنفرم.شنبه گفت 2روز دیگه میام ولی حالا میگه هفته دیگه میام.همش همینطوریه.تازه حالام که میاد چون جایی کار داره.بخاطر من نمیاد.حتی یبارم به خاطر من نیومده.اصلا اینچیزا براش مفهومی نداره.پریشب داشتیم اس میدادیم که بحثمون شد انگار زورکی جواب میده بهش گفتم برام فیلم بازی نکن که یعنی به یادم بودی.اونم بهش برخورد.صبح باهم صحبت کردیم ولی تو حرفاش بهم گفت تو رنگ عوض کردی و مثل سابق نیستی.ولی مردم زن میگیرن آرامش داشته باشن تو آرامش منا گرفتی.هرچند بعدش زنگ زدم معذرت خواهی کردم ولی چون آدما وقتی عصبانی هستن حرفای دلشونا میگن من خیلی به خاطر حرفاش ناراحتم هرچند گفت که منظوری نداشته و فقط میخواسته منم حس کنم این حرفا چقد آدما ناراحت میکنه ولی بازم من ناراحتم.هرجند منم حرفای خوبی بهش نزدم وبرخوردم خووب نبود ولی حداقل سعی کردم مراقب باشم هر حرفی نزنم.دیشب دوباره اس داده هر نیم ساعت یه ربع یه جاب بی ربطی میده بهش میگم مجبور نیستی زورکی جواب بدی ولی انگارمنا سرکار گذاشته.


امروز صبح بهش زنگ زدم تا 8خواب بوده انگار برا من فقط کار داره وقت نداره.بعدم روزکی 2تا کلمه جواب داده که 2شبه نخوابیدم جالبه برا من خوابش میاد ولی 2شبه نخوابیده.خیلی بیخیاله بعضی وقتا.منم حالم خوب نیست این روزا


دیشب خونه ف موندم.شب بدی نبود فیلمای عروسی دادشش دیدیم.خوب بود.


خداجونم خدای مهربونم کمکم کن.بهم آرامش بده .مثل همیشه.خدایا هزاران بار ازت ممنونم. 

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد