تسلیت قلب صبورم......

روزنوشت های من

تسلیت قلب صبورم......

روزنوشت های من

تو که نیستی

روزای خوبی را با حمیدم میگذرونم.فقط خیلی دلتنگشم یک هفته اس که رفته.خیلی دلتنگشم اونم همینطور منتظرم به زودی برگرده.دیگه خیلی باهم راحت تر شدیم.دیشب باهم صحبت کردیم  وبهم گفت از بسکه حس خوبی بهت دارم هرکی میپرسه چرا زودتر ازدواج نرکدی میگم نه تها پشیمون نیستم بلکه خیلی خوشحالم چون خدا ترا بهم داد.


خیلی سرم شلوغه دست تنها هم هستم تو شرکت امیداوارم کارم به موقع انجام بشه.


امروز طاهره اومدم سرکارم کلید بگیره چقدر ازدیدنش خوشحال شدم تو اولین فرصت بهش زنگ میزنم0


فهیمه رفته تهران کاش زود برگرده دلتنگشم.


کامپیوترا اوردم خونه از کارم عقب نمونم.


از لحاظ مالی اوضام زیاد خوب نیست .


تعمیرات خونه همچنان ادامه داره ومن نگران هزینه هاش هستم.


اولین تابلو تمومش کردم خیلی خوب شده از هفته دیگه دوره بعدی را شروع میکنم به امید خدا


خداجونم خدای خوب ومهربونم به خاطر همه نعمت هایی که بهم داد  خیلی ازت ممنونم.میخوتام که بازم کمکم کنی.خدایا


میدونم که خیلی گستاخم  منا ببخش وبهم کمک کن .خدایا خیلی دوستت دارم.وبه خاطر خیلی چیزا پشیمونم منا ببخش


وبهم آرامش بده وکمک کن من وحمید بدون هیچ مشکلی به هم برسیم.من تنها امیدم تویی خدای من.ازت میخوام به خانواده ام  وحمید وخانواده اش و همه دوست وآشناهام سلامتی بدی وبه همه کمک کنی.آمین


به یاد همه رفتگان الهم صل علی محمد وال محمد





نظرات 2 + ارسال نظر
sadeh پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:29 ب.ظ http://khatre.blogsky.com/

سلام
یک سوال شما کرج هستید
اخه اسم شخصیت های شما دقیقا شبیه فامیلا ما تو کرجه فمیه داره لیسانس میگیره؟

سلام نه عزیزم من اصفهانم

علی یزدانی پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:39 ب.ظ http://aliyazdani.blogsky.com

سلام سارا خانم.خلاصه و مختصر بهتون بگم اگه میخواین اقا حمیدتون براتون بمونه زیاد بهش نزدیک نشید.مردا اینطورین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد