ح-سلام صبح بخیرمادربزرگ نیومدی پسرتاببینی
-سلام صبح بخیر.من هنوزتو عهدتیرکمون شاه زندگی میکنم بایدپسرم بیاد دیدنم.باید
-بله-باید-هینطوره مادربزرگ
ح-جایگاه من کجاس؟
-جایگاهت توزندگی کم خیلی خاصه یه جایی اون بالاها ولی اصلا امن نیست
-یعنی اون بالا رو بمبه ضامنش دست کیه
-رو بمب نیست واگه اینطورم بود دست خودته کافیه یه تکون اشتباهی بخوری
-خوب چرا بردیم اون بالا بعدش میدی دست خودم
-دست من نبود نفهمیدم چی شد تااومدم بفهمم بهترین جاولی ناامن ترینشا نشستی
-منظورازناامنی چیه؟
-یعنی جات محکم نیس.باهرچیز اشتباهی ممکنه بیافتی قاطی بقیه
-همین الانم قاطیم
-من اره ولی تو نه
ط-اینروزهادلگرمی میخواهم وگرنه چیزی که زیاداست سرگرمی
-دلم برای تو نتنهاگرم است بلکه آتشین است
-سردنباشه آتشین نمیخوام
-هرجورتوبخوای
-حرفات دربه داغونه ولی آرومم میکنه
-چون من صاف کارماشین درب داغونم حرفام اینطوریه
-حالا من ماشین درب داغونم؟
-نه توگلی غیر ازناز کردن به چیزدیگه ای نیازنداری.شب بخیر
-شب تو هم بخیر اوساحمید
-چندوقتی بودکه اوستاحمیدنشنیده بودم غیرمارمولک
-خوب منظورمنم اوساتو رنگ زدن آدمابود.معنیش همون مارمولکه اوساحمید
-ساعت هفت ونیم بیدارم کن شب بخیر
-باشه